انگیزه های مبهم واگذاری کتابخانه های کانون پرورش فکری
به گزارش وبلاگ اسبیکو، برنامه ریزی وزارتخانه برای واگذاری کتابخانه های کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان به نهاد کتابخانه های عمومی کشور؛ این نتیجه روشن خبری است که رسانه ها روز یکشنبه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر هیات دولت منتشر کردند.
به گزارش اعتماد، وزارت ارشاد، ضمن درخواست مجوز این واگذاری، دلایل این خواسته را مسائلی از قبیل کاهش زیاندهی شرکت دولتی کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان و تامین بخشی از هزینه ها از محل کاهش و صرفه جویی در هزینه ها با استفاده از ساختار و ظرفیت موجود در نهاد کتابخانه های عمومی کشور و البته افزایش و همسان سازی حقوق کارکنان این کانون و ضرورت مبارزه با کم سوادی و ایجاد نهضت کتابخوانی در میان بچه ها و نوجوانان کشور و... عنوان نموده است.
این خبر با توجه به جایگاه منحصربه فرد کانون مورد واکنش های انتقادی نهاده شد. جایگاهی که با اطمینان باید از آن به عنوان اولین و مهم ترین نهاد فرهنگی بچه ها و نوجوانان ایران نام برد.
روشن است که کانون در زمینه های متنوع فرهنگی و از آن جمله ادبیات کودک و نوجوان نقش و اهمیت زیادی در تاریخ معاصر ما دارد و انتها دادن به تاریخچه پرافتخار آن، بی شک در حکم از بین بردن نهاد شناسنامه داری است که در طول بیش از نیم قرن توانسته پایه گذار سنت های ارزشمند فرهنگی در نسبت بچه ها و فرهنگ باشد.
با مصطفی رحماندوست که سابقه مدیریت مرکز نشریات کانون را در کارنامه خود دارد، درباره درخواست وزیر ارشاد برای واگذاری کتابخانه های کانون مصاحبه کردیم. رحماندوست از جمله شاعران و نویسندگان شناخته شده عرصه ادبیات کودک است که به سبب انتشار آثارش در کتاب های درسی برای چند نسل از بچه ها این سرزمین، نامی آشنا و یادآور خاطرات دوران کودکی آنهاست.
ارشاد درخواست واگذاری کتابخانه های کانون را مطرح نموده و دلایلی هم در بیان آن ذکر شده! اگر با این درخواست موافقت گردد، چه پیامد هایی می تواند داشته باشد؟
قبل از پاسخ به این سوال، می خواهم بگویم که در روز های آینده در مطلبی توضیح خواهم داد که اصلا چه شد که کانون بعد از انقلاب ماند و از بین نرفت! حرف هایی در این باره دارم که مفصل خواهم نوشت. توضیح آن خیلی طولانی است و اجازه می خواهم که بعدا آن را مطرح کنم. ادعای این وزیر ارشاد -که من متاسفانه اصلا او را نمی شناسم- این است که هزینه کمتر بگردد و تجمیع بگردد و از این حرف ها! درخواست نموده اند که کتابخانه های کانون را به نهاد کتابخانه های عمومی واگذار نمایند. باید خدمت شما عرض کنم که ما هنوز هیچ آماری از نهاد کتابخانه ها نداریم.
آماری که حد روشنی از نسبت هزینه ها و تاثیر این نهاد را در موضوع کتابخوانی در کشور نشان دهد.
بله که نشان دهد هزینه آن چقدر است و با آن هزینه چقدر توانسته کتاب خوان جذب کند و چقدر در بالا رفتن سطح مطالعه در جامعه تاثیر داشته است. تا جایی که می دانیم از زمانی که نهاد کتابخانه ها به وجود آمده تا به امروز، آمار مطالعه بالا نرفته. هر وقت توانستیم علت بیاوریم و بگوییم نهاد کتابخانه های عمومی، موسسه پیروز یا ناپیروزی بوده، آن وقت می توانیم در خصوص اینکه تجمیع کتابخانه ها چه تاثیری در شرایط کار این نهاد دارد، حرف بزنیم.
یعنی طرح موضوع واگذاری کتابخانه های کانون پرورش به نهاد کتابخانه های عمومی را طرحی مستدل و کارشناسی شده نمی دانید.
چیزی که ارشاد مطرح نموده، خیلی خیلی غیرکارشناسانه - و دوست دارم بگویم ساده لوحانه- است.
آقا! دانشگاه های ما هم کتابخانه دارند؛ نه مال کسی هستند، نه وقفی اند. همان طور که دبیرستان های ما هم کتابخانه دارند؛ مساجد ما هم دارند! حالا شخصی هایش را نمی گویم. اگر این طور است، پس [وزیر ارشاد] لطف بفرمایند چتر مدیریت خود را روی آن کتابخانه ها هم بیندازند! این فاجعه است که به هزار کتابخانه فکر نمایند و به آن همه کتابخانه دیگر فکر ننمایند! اینجا معلوم می گردد که این درخواست کاملا غیرکارشناسانه است و مردم حق دارند فکر نمایند غرض و مرضی پشت قضیه خوابیده است.
ضمن اینکه کتابخانه کانون پرورش فکری با چیزی از کتابخانه در معنای عمومی آن مدنظر داریم، فرق دارد.
بله با چیزی که این ها توی فکر دارند، فرق دارد. کتابخانه کانون موسیقی دارد، تئاتر دارد، فیلم دارد، قصه گویی دارد، نقاشی دارد و... کانون محل پرورش استعداد های مختلف هنری و ادبی بوده و نویسنده و هنرمند تربیت نموده است.پ
در حالی که نهاد کتابخانه های عمومی هیچ کدام این ها را ندارد.
معلوم است که ندارد! کل ادعای شان این است که در سال های گذشته توانسته اند سه، چهار شماره مجله دربیاورند که بنده به عنوان کسی که 50 سال است برای بچه ها کار می کنم، باید بگویم تا به حال مجله های شان را ندیده ام. نهاد کتابخانه ها جز این چه دارد؟ اصلا نمی دانیم این نهاد تا به حال پیروز بوده یا نه! می گویند می خواهیم هزینه ها را کمتر کنیم؛ نه، این طور نیست. اگر به آینده بچه های این مملکت فکر می کنید، باید بودجه کانون پرورش فکری را بیشتر کنید تا بتواند مثل گذشته موثر باشد. چقدر کارگردان، نویسنده، بازیگر تئاتر و سینما و نقاش و به طور کلی هنرمند سابقه کار در کانون دارند و در کانون رشد نموده اند؟
کدام آدم برجسته ای را می شناسید که بگوید از نهاد کتابخانه ها به سامان رسیده ام؟ باید دید چه هدفی یا چه اختلافی پس و پشت قضیه وجود دارد که منجر به طرح چنین درخواستی از سوی وزیر ارشاد شده است. از طرف دیگر می خواهم بگویم آقای وزیر ارشاد! تو الان سینمای به زمین خورده داری؛ تئاترِ به زمین خورده داری؛ کتاب به زمین خورده داری؛ کاغذ نیست؛ نویسنده های این کشور نمی توانند از راه نویسندگی زندگی نمایند؛ به فکر جمع و جور کردن مسائلی که در اختیار خودت هست باش آقا!
چه شده است که به فکر دست گذاشتن روی جایی مثل کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان افتاده ای؟ چقدر در وظایف ذاتی خودت پیروز بوده ای؟ وقتی تئاتر نداریم، وقتی سینما نداریم، وقتی کتاب درست چاپ نمی گردد و تیراژ کتاب برای جمعیت 80 میلیونی شده است 500 نسخه و شما آمده ای و توفیقی نداشته ای، باید استعفا بدهی و بروی کنار.
از اهداف نامعلوم این درخواست گفتید که یعنی هر چه هست از جنس فرهنگ نیست؛ این با توجه به سایر مواردی که در زمینه سینما و تئاتر و... گفتید، نشان از نگاه خاصی به مقوله فرهنگ دارد که فرهنگ را قابل راهنمایی به سمت و سویی مطابق با خواسته دولت ها می داند. با این نگاهِ تقریبا بی سابقه، چه چشم اندازی را پیش روی فرهنگ می بینید؟
گفته شده عرض خود می بری و زحمت ما می داری. خیلی ها آمدند برای فرهنگ خط و نشان کشیدند، نقشه کشیدند و برنامه ریزی کردند تا جهت فرهنگ را به آنجایی که دل شان می خواست راهنمایی نمایند، اما نتوانستند. فرهنگ خیلی قوی تر از این آدم هاست و این ها نمی توانند جهت آن را عوض نمایند. بنابراین من نگران آینده نیستم.
منبع: فرارو